بو میاد . بوو میاد . خیلی هم بو میاد . این گلی و ندا و سایرین نشستن یه گوشه ی دنج و دارن یه طرحهایی میکشند . گلی ندا کجایین ؟؟ چی می کشین؟
.
من که دارم از بوی توطئه ی اینا خفه میشم . به محض اینکه پام رو گذاشتم توی ساختمان و اون جو رو دیدم از نگاه ها خوندم که بعضی ها توطئه نموده ما را دور زده . و ایام را دارند به استراحت سپری مینمایند .
ای کوفتشون بشدددددد.
آخه بگو مگه چیزیتون بود من رو اینجوری از اون کله ی شهر بکشونین اینجا . و خودتون برین تاب بازی .
آره مرض داشتین ؟
من بیچاره برای اینکه سر وقت برسم یه آژانس بگرفته و دوان دوان خویش را رسانده ام . و این شده نتیجه اش . حالا سر اجلاس آرامش بخش حرکتهای کششی و نرمشی هم رفقا میخواستن نشانمان بدهند که یادشان هست که ما بسیار غیبت نموده ایم . مدام از ما شیرینی میخواستند ........وااااااا به حق چیزای ندیده و نشنیده !!!!!!!!!! مگه جایی خبری بودسسسس؟؟؟؟؟؟؟ بزار خودمون برا خودمون حرف در بیاریم .حالا اگه این گلی رو بگی یه چیزی ............