می فرمایند : استاد اخلاق لازم است .
گوش پند پذیر داشته باشیم .
وقتی شاگردان یک استاد بعضی پیامهای خاص را میگیرند و بعضی دیگر را خیر . باید دید . ایراد در فرستنده است . گیرنده . یا نوع ارسال پیام .
پس یک نفر نمی تواند استاد همه ی جوانب اخلاق باشد .
فکر میکنید . چرا ما 14 معصوم داریم ؟؟؟
(این ها رو پای سخنرانی بودم و به گوش جان میشنیدم)
با دوستان و همسفران بزرگوار همیشه در صحن ایوون طلایی نماز میخوانیم . اونجا به خدا نزدیکتریم .
سقفی بالا سرمون نیست که نگذاره سرمون رو روو به آسمون کنیم . نه . اصلا بزار دور از شوخی برات خودمونی بگم :
توی صحن ایون طلایی که میشینی رو به قبله . با خدا راز و نیاز میکنی . هر وقت هم خواستی توسلی کنی به امام یه نیم نگاهی به سمت راستت می اندازی به ضریح آقا و آقا امام رضا رو واسطه قرار میدی و حاجت خودت یا عزیزی که التماس دعا داشته رو عرض میکنی .
خلاصه اینکه نمازها رو با توصیه ی مامان خانوممون .میرفتیم ایوون طلایی . کلللی هم با حال بود . بعد از نماز گاهی یه روحانی یا استادی سخنرانی میکرد . که گاهی مینشستیم . البته باید حدس بزنین وقتی همگی پای سخنرانی مینشستیم . چقدر استفاده مینمودیم .
گاهی هم بخور بخور به راه بود .بالاخره برای نشستن و دست به دعا شدن باید جون و قوه هم داشته باشیم ؟!
بدین جهت در زمان باز گشت در صحن جامع رضوی وقتی نسیم بهاری به صورتم خورد . چرخی زدم و به دوستان عرض نمودم . جدددددددا ماهایی که لذت قدم زدن توی چهارباغ و میدون امام و پارکهای حاشیه زاینده رود رو چشیدیم میفهمیم اینجا چه صفایی داره . که اصفهان با اونهمه پارک و باغ و صحن و سرا انگشت کوچیکه ی پای راست همچین صحن جامعی نمیشه
گلی بانو . ندا و مامان خانوم . خندشون گرفته بود از این مدل جو گیر شدن شاعرانه ی من . البته احتمالا یه مدل شک دیگه
هم کرده بودن که اون دیگه اینجا جای بحث نداره . !!!!!!